آریناآرینا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

فندق کوچولوی ما آرینا(هدیه آسمونی)

سفرنامه ی جزیره ی کیش

1392/7/3 17:00
نویسنده : مامان مریم
414 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم

امروز بعد از اینکه کمی فراغت پیدا کردم تصمیم گرفتم از سفرمون به کیش برات بنویسم. شهریور هر سال مامان و بابا به مناسبت سالگرد ازدواجشون همیشه یه برنامه سفر می چینند. ما هم امسال به رسم سالهای گذشته تصمیم گرفتیم سفری به یه منطقه ی گرم و آزاد که جزیره ی کیش باشه داشته باشیم.

ما در روزهای پایانی شهریور که یواش یواش معطر به عطر پاییز شده بود در واقع روز سه شنبه 92/6/25 به فرودگاه مهرآباد رفتیم و شما برای دومین بار سفر هوایی رو تجربه کردی. موقع سوار شدن به هواپیما و بلند شدن هواپیما خیلی هیجان زده شده بودی و با صدای بلند حرف می زدی و خوشحالی می کردی مخصوصن زمانی که هواپیما بلند شد یوهو با صدای بلند فریاد کشیدی و گفتی: واییییییی چه خوبه. خلاصه توی هواپیما تا اون لحظه ای که چشمات تونسته بودند باز بمونند شیطونی کردی و بعد تا خود هتل یکسره خواب بودی.

توی چند روز اقامتون شما حسابی کیف کردی خصوصن لب ساحل رو خیلی دوست داشتی و جالب بود بدون این که بترسی توی آب می رفتی و آب بازی می کردی و از ماهیهای ریزی که از کنارت می گذشتن هم نمی ترسیدی!

توی فروشگاهها و مراکز خرید هم مثل یه خانوم توی کالاسکه می نشستی و بدون بهونه گیری می موندی و البته من هم مدام برات خوراکی می خریدم و به دستشویی می بردمت تا هیچ بهونه ی دیگه ای نداشته باشی.راستی از کشتی و کشتی سواری و مراکز گردشی و دیدنی کیش هم خیلی لذت می بردی و واقعن همکاری می کردی با ما. جالبه تنها توی هتل بیش از اندازه شیطونی می کردی و آروم قرار نداشتی و مدام از این تخت به اون تخت آویزون بودی و هیجانات روحیت رو تخلیه میکردی.

توی این سفر برات چیزهای خوشگلی منجمله ساعت و لباس و ... خریدم که به محظی که به خونه برگشتیم به سرعت از من خواستی تا بهت بدم و بردی و توی کمدت چیدی!.

پری روز هم برای دیدن عزیز فرح و خاله عاطفه خونه ی عزیز رفتیم و شب رو هم کنار عزیز فرح موندیم و بابایی چون کارش طول کشیده بود نتونست بیاد و فرداش من و شما دو تایی خونه پیش باباجون برگشتیم. خب اینم خلاصه ای از چند روز گذشته ما بود . عشقم ایشاله همیشه شاد باشی ...

این هم چندتا عکس یادگاری از سفر

آرینا در هتل

آرینا خانوم و ساحل خلیج همیشه فارس

آرینا خانم در کشتی

ماچقلبقلبقلبقلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

یه دوست
8 مهر 92 15:47
آرینا جونم
خوشحالم که بهت خوش گذشته و با مامان و بابا همیشه به سفرهای خوب باشی گلم.


سلام و ممنون دوست خوبم
کاش اسم قشنگتو برام می گذاشتی!. در هر حال از حضورت خیلی ممنونم.
مریم(مامان آرتین)
9 مهر 92 22:58
پس بگو چرا انقدر کم پیدایی مریم جون مسافرت بودی

ایشالله همیشه به شادی و سفر بگذره

خوبه که آرینا هم همکاری کرده


سلام مریم عزیز
آخ که چقدر دلم براتون تنگ شده!. باید دنبال یه برنامه باشم تا دور هم جمع بشیم. می بینمت عزیزم. آرتین رو برام ببوس. روزش هم مبارک.
مثل هیچکس
16 مهر 92 0:04
عزیزم روز کودک مبارک ایشالا روز پزشک هم بهت تبریک بگیم .


سلام و ممنون عزیز
شما همیشه ما رو شرمنده محبتت می کنی. روزکودک بر گل پسرشما هم مبارک.