دندان شیری...
گل مامان
این باور کردنی نیست که درست چند روز بعد از تولدت و فوت کردن شمع 5 سالگیت دو تادندونای جلوییت لق شده باشه!! دیشب موقع خواب وقتی طبق معمول داشتم باهات صحبت می کردم تا آروم آروم آماده خواب بشی متوجه تغییر شکل دندونات شدم و وقتی بهشون دست زدم دیدم واییییییییی لق شدند. به نظرم خیلی زود این اتفاق برات افتاده اما شکر که داری مراحل رشدت رو به خوبی طی می کنی. با دیدن لق شدن دندونات یاد روزی افتادم که اولین دندونت نیش زد بیرون. وای که چقدر زود می گذره انگار همین دیروز بود. خوب یادمه تو رو روی سکوی اپن خونه نشونده بودم داشتم از لیوانت بهت آب می دادم که یوهو یه صدایی شنیدم درست مثل دیشی سریع لثه تو نگاه کردم و دیدم گلم دندونش نیش زده بیرون و از ذوقم چنان جیغی زدم که تو ترسیدی و زدی زیر گریه. الهی مامان قربونت بره که انقدر زود می گذره و فقط خاطرات این روزهات برای مامان می مونه.
روزی که اولین دندونت در اومد(در 7 ماهگی)
روزی که اولین دندونت لق شد(در پنج سال و 25 روزگی)
از داشتن تو احساس غرور می کنم و با تمام وجودم آرزو می کنم آینده همیشه و همیشه به روت بخنده. روی ماهت رو می بوسم و از بوسیدنش سیر نمیشم. عطر بدنت بهترین عطر دنیاست و احساس مادری قشنگترین و فناناپذیرترین حس دنیاست. خوشحالم که تو هم روزی مادر میشی و حس فعلی منو تو آینده تجربه می کنی.