جشن عقد عمو محمد
سلام گل مامانی
9 بهمن بود که ما برای جشن عقد پسر عموی بابایی، عمو محمد آماده شدیم و شاد و خندون با یه سبد گل خوشگل برای شرکت در مراسم جشنشون رفتیم. اون شب خیلی خیلی به ما خوش گذشت و شما کلی با عروس و دوماد و البته خاله مهسا رقصیدی و خلاصه با اون پیرهن عروسی که به تن داشتی دل از همه می بردیی. راستی یه دوست کوچولو هم به اسم عرشیا پیدا کرده بودی و منم ازتون عکس انداختم. در واقع تو و عرشیا عروس و دوماد کوچولوی مجلس ما شده بودید، هر چند که میونه شما دوتا خیلی هم گرم نشد!!!!
آرینا و عرشیا کوچولو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی