روزهایی که سپری شد
سلام عسل مامانی گل خوشبوی من ،دختر کوچولوی شیطون و حرف گوش نکن من، خانوم با هوش و خوش سرزبون من با تمام وجودم عاشقتم. با همه اذیتهای و شیطنتهات با همه سختیها و خستگیهام عاشقونه می پرستمت. مامانم، عسلم، دخترم .... زندگیم کنار تو رنگین تره ، منو بابایی عاشقتیم خیلی زیاد. راستی با بابایی خیلی صمیمی شدی و روزهای تعطیل کلا کنار بابایی هستی و اصلا کاری با من نداری. حتی برای غذا و دستشویی و حمام هم می خوای که بابا باهات باشه. خب دخترا بابایی می شن دیگه . این روزها خیلی شیطون شدی.گاهی بیش از اندازه اذیت می کنی. گاهی از دست شیطنتهات به گریه می افتم و گاهی برای داشتنت سجده شکر به جا میارم. اما همیشه برای داشتن تو خدا رو با تمام وجودم شکر می کنم...
نویسنده :
مامان مریم
11:17